كد موسيقي براي وبلاگ

نوشته شده توسط : R@hgoz@r....
 



من را ببین!

نگاهم را بخوان...

می دانم!

به دلم افتاده...

من را ، از هر طرف

که بخوانی ام!

نامم بن بستیس، بر دیواری بلند

من ، سالهاست

دل بسته ام به طنابی،

که هروز لباس عشق، نم چشمانش

خیس میکند!

و بر حیات خانه ی ، حیاط زندگی اش پهن

می کند!

به فال نیک گیرم...

برایـم،

به دروغ

پایت را میکشی

وسط ، تمام بازی های کودکانه...

معـرکه میگیری

و چه کودکـانه، هربار

بیشتــر بـاور میکنـم ،

لباسهای خیست را،

من ته کوچه!

در انتظارت نشسته ام!

 



:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !

فکر نکن که فراموشت کرده ام ….

یا دیگر دوستت ندارم !

نه ….

من فقط فهمیدم :

وقتی دلت با من نیست ؛

بودنت مشکلی را حل نمی کند ،

تنها دلتنگترم میکند … !

 

تو مقصری، اگر من دیگر " منِ سابق " نیستم
 
پـس من را به "مـن" نبودن محکوم نکن !

من همـانم .. همان پسر مهربون و صبور . پر از محبت ..

یـادت نمی آید؟

من همانـم

حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم ...

 



:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

مهربونم،

         نازنینم، بهترینم.

                    عشقم، امیدم، جونم.

                                        با توام ، با تو، دنیای من.

میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!

ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.

میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.

 کنارت،

         همراهت،

                          هم قدم

                            و هم نفس با نفس کشیدنت.

میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.

میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.

کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.

مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.

گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:

دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.

 



:: بازدید از این مطلب : 429
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

خــیـلـی بـایـد ســنگــدل بــاشــی کـه نـفـهـمـی پـشـت جـمـلـه ی

 

"تــنــهــام نــذار مــن بــی تــو نــمـیـتـونـم"

 

چــه غــروری شــکــســتــه شــده ؛بــه خــاطــر دوســـت داشــتــنــت

 

و تــو خــیـــلی ســاده ازش بـــگــذری و بــری..

 





:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

 

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت

بیچاره از این عشق سوختن آموخت

فرق منو پروانه در اینست

پروانه پرش سوخت ولی من جگرم سوخت

 



:: بازدید از این مطلب : 248
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....
مدتهاست فقط سعی میکنم متنهای زیبا بذارم...

 

 

زیاد عکس نمیذارم .... خیلی آپ نیستم...

 

از شما دوست عزیز که گاهی سر میزنید سپاسگزارم



:: بازدید از این مطلب : 264
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 مرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

شعر و متن عاشقانه برای جدایی

برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم

که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را

برای بار دوم برایت باز گوید.

چرا مرا شکستی ؟چرا؟

 

اشعاری برایت سرودم

که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند

چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟

چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم

چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟

زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.

خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم.

چرا این چنین شد/؟چرا؟

من که بودم؟

که هستم به کجا دارم می روم؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 



:: بازدید از این مطلب : 478
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

ای کاش که در نیمه ی این راه
فریاد نمی زدی که برگرد...
ای کاش که این قصه نمی شد

ای کاش شبانگاه که می شد
این پنجره تا صبح سحر باز نمی ماند
حسرت زده ای بر لب این پنجره ای کاش
با یاد دو چشمان تو آواز نمی خواند

ای کاش کلاغی که فرورفت در افاق
در باغچه کوچک تو باز نشیند
تا از طرف من ،سر فرصت دوسه باری
آشفتگی حال تو را خوب ببیند

ای کاش که این ابر که مهمان شده در شهر
تا شهر تو رقصنده و طناز بیاید
هر گاه که تو خیره شوی بر دل این ابر
باران وفاداری من بر تو ببارد

ای کاش دوباره برسد لحظه دیدار
ویرانه شود این همه آشفتگی و درد
ای کاش...
فریاد نمی زدی که برگرد...


 


:: بازدید از این مطلب : 493
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

از کنار نیمکت خاطره ها میگذرم
سکوت می نوازد
و درخت شاهد باران عشقم
با ترانه باد می خواند
دستم گم کرده راهش را
بی جهت در جیبم می خزد

پاهایم سنگین اند
بار غمی به دوش دارم
با هر گامم
زیر پاهایم صدای خش خش رنج پاییز را میشنوم
و اشک هایم را پشت سر می گذارم

در بدنم جریان دارد حضورش
اما با چشمم چیزی جز فاصله نیست
با خودم می گویم
به کجا می روم
آن چه اینجا می جویم چیست؟
در فکر هستم
من و او اینجا و ناگهان
با هق هقم دیگر نواختنی نیست

هوا سرد است تنها میگریم
به یاد شبی که با او خندیدم
آه من در کنار او و حضورش
عاشقانه زیر باران رقصیدم
و عطر نابش را بوییدم
خندیدم...
از غم چشمهایش رنجیدم...
همه را پوستم گواه می دهد...

عاشقانه،بی ترس،بی لرز
زیر بوسه های آسمان
دست هایم را گرفت
محو گرمای وجودش بودم که
در دلم عشقی جاویدان را نوشت

جلوی این نیمکت
به درخت شاهد چشم می دوزم
تنهایم  اما امروز...
تکرار میکنم بودنش را
و از نبودنش این جا تنها می سوزم

باد سردی می وزد
دست هایم گم می شوند در جیبم
تنها به تنهایش و تنهاییم می اندیشم
چشم های خیسم را می بندم


 
 


:: بازدید از این مطلب : 501
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : R@hgoz@r....

زمین، آسمان، قلم، دفتر، ماه،
دلتنگی، بی ریا، بی جان، عشق، روشنی
لحظه ها، زندگی، تیرگی،  یک وداع
حادثه، عاشقی، یک تپش، یک صدا
جیره ها، بینوا، یک جفا، یک وفا
لاله ها، دل ریا، در خفا، یک ندا
بیم و ترس، هول و هوش
کوچه ها، جاده ها، یک سفر
راه عشق، بی ثمر
دیده ها بی فروغ
سینه ها بی صفا
آب و غم، نان و سنگ
یک زبان، یک صدا
دین و دل، جان و روح
یک فروغ، یک سحر، یک غروب
آه من، ناله ها
من،تو،فاصله بین ما
عشق یک طرفه،حرفه تو یک دنیا
درد من،حرف من
سوز باد،رنگ زرد
یک گوشی،ضجه یک مرد
شب،اشک و یاد تو
دست من،دلتنگی و جمله نرو
خواهش،باور،لحظه دیدار
غم تو ومن هر شب بیدار
تو و جاده،
شور تو، باله ها
رقص و مرگ یک هوار:
های و های
های و های
مرده ها، روزه ها، یک اتم، یک فضا
سایه ها، سایه ها
پس ز پیش، پیش جدا
من ز تو، تو جدا
من اسیر، تو رها
واژه ها بی صفا
واژه ها بی دوا
دل غریب
دل نحیف
نبض ها بی صدا
قلب ها بی صدا
زندگی بی صدا...
من و حسرت یک نگاه
روزو شب آه و آه
آه و آه

******************

با تشکر از همه دوستانی که نظر هاشون رو میگن و مرسی از ابراز احساستون

واسه همه شما دلی شاد آرزو می کنم


 


:: بازدید از این مطلب : 492
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 فروردين 1391 | نظرات ()